محمد معین عباسیان همدانی
۱- جدی نگرفتن کار: فکر میکنند که این یک کار موقت است یا کار کسانیست که شغل دیگری ندارند که انجام بدهند . اما باید توجه داشته باشیم که چیزی به نام تجارت موقت نداریم ! بلکه تاجر موقت داریم ! اغلب کار را جدی نمیگیرند چون همه فکر میکنند که برای راه اندازی یک تجارت موفق نیاز به سرمایه بالایی دارد . خیلیها میگویند امتحان میکنم اگر خوب از آب درآمد آن را جدی خواهم گرفت . داشتن چنین چهارچوب ذهنی مثل این است که یک تاجر بگوید که من در یک نانوایی سرمایه گذاری می کنم اگر خوب بود سپس آن را جدی میگیرم . پس اول باید جدی گرفت و بعد باید پولدرآورد
بهترین کود برای یک مزرعه جای پای دهقان است . یعنی باید در آن مزرعه قدم بزند و کار کند و شخم بزند و آبیاری نماید .